تــا بــی نهایت

شعر . موزیک . عکس و کلی مطالب عاشقانه

تــا بــی نهایت

شعر . موزیک . عکس و کلی مطالب عاشقانه

گریه کن

واسهــ منُ عشقی که باختی گریهــ کن ... !

تو همین قفس که ساختی گریهــ کن ... !

واسهــ مرگـــِ خندهــ هامون گریهــ کن ... !

تو بهــ جایِ هر 2 تامون گریهــ کن ... !

گریهــ کن واسهــ بُغضــِ تو دلامون ..

واسهــ مرگـــِ خندهــ هامون ... !

واسهــ اون غمــِ چشــامون ..

واسهــ اون خاطرهــ هامون ... !

واسهــ تنهاییــِ دستات وقتی کهــ منُ نداری ... !

وقتی قابــِ عکســـِ خالی جلویِ چشـــات میذاری ... !

وقتی هیچ کســُ نداری سَــر رو شونهــ هاش بذاری ... !

گریهــ کن راهــــی نداری .. گریهــ کن ... !


بهاریه


 
بوی باران، بوی سبزه، بوی خاک
شاخه‌های شسته، باران خورده، پاک
آسمان آبی و ابر سپید
برگ‌های سبز بید
عطر نرگس، رقص باد
نغمه شوق پرستوهای شاد
خلوت گرم کبوترهای مست
نرم نرمک می‌رسد اینک بهار
خوش به حال روزگار
خوش به حال چشمه‌ها و دشت‌ها
خوش به حال دانه‌ها و سبزه‌ها
خوش به حال غنچه‌های نیمه‌باز
خوش به حال دختر میخک که می‌خندد به ناز
خوش به حال جام لبریز از شراب
خوش به حال آفتاب
ای دل من گرچه در این روزگار
جامه رنگین نمی‌‌پوشی به کام
باده رنگین نمی‌بینی به جام
نقل و سبزه در میان سفره نیست
جامت از آن می که می‌‌باید تهی است
ای دریغ از تو اگر چون گل نرقصی با نسیم
ای دریغ از من اگر مستم نسازد آفتاب
ای دریغ از ما اگر کامی نگیریم از بهار
گر نکوبی شیشه غم را به سنگ
هفت رنگش می‌شود هفتاد رنگ

آغوش


میخوای آغوشت و از من بگیری
مثل دیوونه ها تشویش دارم
آخه میدونم این و بی تو هرشب
چه روزای بدی در پیش دارم


میخوای یادم بره روزای خوب و
که توی خاطراتم جون گرفته
نگا کن قلب خستم سختیا رو
به عشق بودنت آسون گرفته

نذار گم شه نذار دیوونه تر شم
دل من جا بمونه خودم غرق سفر شم
از این روزای سخت و پر از دلشوره سیرم
یه کاری کن عزیزم دارم از دست میرم

کمک کن از شب تردید رد شم
دوباره عاشقم شو باورم کن
نذار از آسمون تو بیوفتم
بمون و عشقت و بال و پرم کن
میخوای آغوشت و از من بگیری
مثل دیوونه ها تشویش دارم
آخه میدونم این و بی تو هر شب
چه روزای بدی در پیش دارم

نذار دستام گم شه نذار دیوونه تر شم
دل من جا بمونه خودم غرق سفر شم
از این روزای سخت و پر از دلشوره سیرم
یه کاری کن عزیزم دارم از دست میرم

میخوام به آسمون بره صدای گریه های من


تو خنده هام تو گریه هام عشق تو هم صدای من
دو همزبون دو مهربون اسم تو رو لبای من

تو رنگ مهتابی واسم شبا که مهتاب میزنه
برام همون سپیده ای سحر که آفتاب میزنه

اسیر دیوونگیم حلقه بزن به پای من
میخوام به آسمون بره صدای گریه های من

به روزگار عاشقون دلی که بی تاب نمیشه
شبی که گریم نگیره اسم شبم شب نمیشه

هر که در سینه دلی داشت به دلداری داد
دل نفرین شده ی ماست که تنهاست هنوز

زهره تویی تو آسمان خاکی بی ستاره من
اشاره کن به عاشقان عاشق یک اشاره ام

یه دست تو نمیرسه وای که شکسته دست من
شراب صد ساله میخواد این دل می پرست من

اسیر دیوونگیم حلقه بزن به پای من
میخوام به آسمون بره صدای گریه های من

به روزگار عاشقون دلی که بی تاب نمیشه
شبی که گریم نگیره اسم شبم شب نمیشه
تو خنده هام تو گریه هام عشق تو هم صدای من
دو همزبون دو مهربون اسم تو رو لبای من

تو رنگ مهتابی واسم شبا که مهتاب میزنه
برام همون سپیده ای سحر که آفتاب میزنه


شاید دنیا فراموشی گرفته


پر از تنهاییم ای کاش بودی
که داره زندگیم از دست میره
یه آهنگی گذاشتم که میدونم
اگه گوشش کنی گریت میگیره
صدام از گریه ی دیشب گرفته
چه بارونی چه احساسی چه حالی
با اشکام باز مهمونی گرفتم
همه چی هست فقط جای تو خالی

دارم دنبال عکسامون میگردم
همونا که لب دریا گرفتیم
اگه ما سهم هم دیگه نبودیم
چرا توی دل هم جا گرفتیم؟
چه معصومانه افتادی تو این عکس
چه لبخند نجیبی رو لباته
تو میخندی و من گریم گرفته
چقدر این خونه تشنه ی صداته

تو یادت رفته وقتی گریه دارم
برای اشکای من شونه باشی
تو یادت رفته باید خونه باشی
باید پیش منه دیوونه باشی
نگو خونه بگو دیوار بی در
که سرتا پاشو خاموشی گرفته
مگه من توی تقدیرت نبودم
شاید دنیا فراموشی گرفته