تــا بــی نهایت

شعر . موزیک . عکس و کلی مطالب عاشقانه

تــا بــی نهایت

شعر . موزیک . عکس و کلی مطالب عاشقانه

روزت مبارک مادر

مادر ای لطیف ترین گل بوستان هستی
تو شگفتی خلقتی
تو لبریز عظمتی
تو را دوست دارم و می ستایمت!
دست بر دعا بر می دارم و از خدای یگانه برایت برکت,رحمت و عزت می طلبم.


جملات زیبا

-جدا موندن از کسی که دوستش داری فرقی با مردن نداره , پس عمری که بی تو میگذرد مرگیست به نام زندگی


-عشق تو نکوست در شب و روز , دیدار تو خواب را بر چشمان هر تاریکی آشفته می کند 


-آنکه دوستش داریم همه گونه حقی بر ما دارد حتی حق اینکه دوستمان نداشته باشد


-در عمق نگاه شور انگیزت لطافتی پیداست که گلبرگ در حسرت آن است 


-منطق عشق آن است که هرچه کمتر داری  بیشتر می توانی ایثار کنی


-به زندانی گفتن از تو تنهاتر کیست ؟ گفت کسی که دلش زندانی دیگریست


حلالـــم کـــن

حلالم کن دارم میرم چقدراین لحظه دلگیره

گناهی گردن مانیست همش تقصیر تقدیره

نگام کن لحظه ی رفتن چه تلخه این هم آغوشی

چه وحشتناکه دل کندن چقدر سخته فراموشی

پرازبغضم پرازگریه پرازتلخی وشیرینی

حلالم کن دارم میرم منوهرگز نمی بینی

حلالم کن اگه دستام به دستای توعادت کرد

آخه دنیای عاشق کش به ما دوتا خیانت کرد

کلافه آرزوهامو چراهیشکی نمی بافه

برای ما دوتا عاشق جدایی دورازانصافه

تو بارونی ترین ابری من از پاییز لبریزم

چه معصومانه می باری چه مظلومانه می ریزم

حلالم کن حلالم کن

تمام سهم من از تو تمام سهم من از تو

یه حلقه س که تو دستامه یه حلقه س که تو دستامه

تمام سهم تو ازمن

تمام سهم تو ازمن یه عشق بی سرانجامه

پرازبغضم پرازگریه پرازتلخی وشیرینی

حلالم کن دارم میرم منوهرگز نمی بینی

حلالم کن اگه دستام به دستای توعادت کرد

آخه دنیای عاشق کش به ما دوتا خیانت کرد

کلافه آرزوهامو چراهیشکی نمی بافه

برای ما دوتا عاشق جدایی دورازانصافه

تو بارونی ترین ابری من از پاییز لبریزم

چه معصومانه می باری چه مظلومانه می ریزم

قفس تنــــهایــــــی

دلم نمی خواهد کسی در قفس تنهایی ام را حتی به بهانه دادن دانه باز کند .

دلم نمی خواهد نسیم به درون قفس تنهایی ام به بهانه هوای تازه پر بکشد.

دلم نمی خواهد که طلوع خورشید وغروب افتاب بر سقف اتاقم گذر کند .

من در خلوت تنهایی خود یک به یک ابعاد زندگی ام را خراب می کنم تا دیگر تکیه گاهی باقی نماند.

می خواهم در پوچی زندگی در یکی از همین حفره ها بخوابم و دیگر بیدار نشوم.

می خواهم در وقت مردن نفرین کنم نفرین بر همهی ستاره ها که تو دوستشان داری و نفرین بر

نردبان انتظار که بلندایش از ابر ها گذشته و راه نفسم را بند اورده

نفرین به تعلق به دلبستگی و نفرین به روح خودم که تا قیامت ولحظه ی دمیدن صور ویلان وسر گردان بماند وقرارو ارام نگیرد.

من بر خلاف........می خواهم ناشناس و گمنام بمانم و هیچ زائری به ملاقاتم نیاید.

من کجا زندگیم راگــــــــــــــــــــــــــــــــــــم کردم؟


امتحان عاشقی ...

امتحان عاشقی ...


عشــــــــــق از ازل است
جوینده ی عشق بی عدد خواهد بود
فردا که قیامت آشکارا گردد
هر کس که نه عاشق است رد خواهد بود



عشق وارونه ...

آتش زدی به تار و پودم
پر هستی و بر بود و نبودم ای عشـــــــــــق
سر خورده و بی چاره و خوارم کردی
من با تو چه کــــــــرده بودم ای عشق






هنوزم امیدی هست ...

در اوج یقین اگه چه تردیدی هست
در هر قفسی کلید امیدی هست
چشمک زدن ستاره در شب یعنی
توی چمدان ماه خورشیدی هست






دوباره رفتن یه دل ...

دلم با عشق تو عاشق ترین شد
تمام لحظه هایم بهترین شد
ولی بی مهریت کار دلم ساخت
دل تنهای من تنهاترین شد




با سپاس فراوان از دوست خوبم domi