تــا بــی نهایت

شعر . موزیک . عکس و کلی مطالب عاشقانه

تــا بــی نهایت

شعر . موزیک . عکس و کلی مطالب عاشقانه

من با تو از هیچ چیز نمیترسم

دلـــچسب لــحظه ی دیــدار

هر وقــت دیــدی جــونــمو میخوای دستـت رو از رو قلب من بــ ـــ ـ  ــردار


تو مثل نم نم بارون ...

تو مثل نم نم بارون و من اون خشکیه خاکم
که اگه یه روز نباشی میدونی که من هلاکم
یه چراغ پر فروغی واسه تاریکیه شبهام
با تو ظلمت نمیمونه عشق من بمون که تنهام
میشه با ناز نگاهت غصه ها رو در به در کرد
میشه از عشق تو خوند و همه دنیا رو خبر کرد
با تو احساس من انگار داره کم کم جون میگیره
داره کم کم واسه چشمات دل عاشقم میمیره
با تو احساس من انگار داره کم کم جون میگیره
داره کم کم زنده میشه ، عطر بارونو میگیره
با تو ظلمت نمیمونه آره غربت نمیمونه
تو اکه باشی کنارم دیگه حسرت نمیمونه
ای همه دار و ندارم ای تموم انتظارم
تو هجوم بی کسی ها حالا تنها تو رو دارم

برای خوشبخت بودن ...

برای خوشبخت بودن ...

برای خوشبخت بودن، فرش قرمز لازم نیست. دفتری پر ز ورق، نمره بیست، یا اسکناس های هــــــــزاری، لازم نیست. لباسی پر ز طلا، لازم نیست. به خدا، لازم نیست! نیازی به فریاد حوادث نیست. موسیقی باران، برای دلخوشی کافیست. سلامی به پدر، نگاهی به خواهر کافیست. یرای خوشبخت بودن، آغوش گرم یک مادر کافیست. سواری روی موج خیال، نشستن کنار یادگاریها، رفتن میان خاطره ها کافیست. برای خوشبخت بودن، یک احساس کوچک خوشبختی کافیست، یک لبخند کافیست ، یک دلتنگی عاشقانه کافیست ، یک دعا کافیست ، یک بوسه کافیست .


دوست یعنی ...

دوست یعنی ...

دوست یعنی کسی که وقتی هست آروم باشی و وقتی که نیست ، توی زندگیت یه چیزی رو کم احساس کنی !

دوست یعنی اون جمله های ساده و بی منظوری که میگی و خیالت راحته که ازش هیچ سوء تعبیری نمی شه.
دوست یعنی یه دل اضافه داشتن برای اینکه بدونی هر بار که دلت می گیره ، یه دل دیگه هم دلتنگ غمت می شه.
دوست یعنی وقت اضافه ... یعنی تو همیشه براش عزیزی حتی توی وقت اضافه.
دوست یعنی تنهایی هامو می سپرم دست تو چون شک ندارم که می فهمیشون ...
دوست یعنی یه راه دو طرفه ٬ یه قدم من ، یه قدم تو ... اما بدون شمارش و حساب و کتاب.
دوست یعنی من از بودنت سربلندم نه سر به زیر و شرمنده
دوست یعنی یه چیز گرمی رو تو قلبت احساس می کنی که همیشه از خاموش شدنش می ترسی

نـــجـــاتــــــم بـــده

هوای امشبم با فکرت خرابه

بدون تو خورشید محاله بتابه

تو فانوس شبهای بیداریم باش

نـــجـــاتــــــم بـــده

واسه گریه کردن به پای تو دیره

یه جوری شکستم که گریه ات بگیره

همین امشب از حال من با خبر باش

نـــجـــاتــــــم بـــده


صداش از جنس بارونای هر روزه

دلش وقتی که دلتنگم نمی سوزه

چرا بی طاقتی هامو نمی بینی

کسی که رو چشام چشماشو می دوزه

بیا دنیامو عاشق کن به رویایی که شیرینه

می دونی روزگار من تو باشی بهتر از این

خلاصم کن از این حبسی که رنگ آب و آتیشه

داره مثل تو تنهایی یه جوری عادتم میشه