هنوزم چشــمای تو، مثل شبــای پُرسِتاره ست
هنوزم دیـــــــدن تـــو، برام مثــل عمــــر دوباره ست
هنوزم وقتـی می خندی، دلــم از شادی می لرزه
هنوزم بـــــا تو نشـســــتن، به همه دنیا می ارزه
اما افســـــــــــوس تو را خواســـتن، دیگه دیره
ولی افسوس به نخواستن دلم آروم نمی گیره
تا گـُـــلی بر سر ایوان تــو پــــژمرد و فـــرو ریخـــت
شبــــنمی غمــــزده از گوشه چشمان من آویخت
دوری بین منــــو تــــو، دوری بــــاغ و تمـاشــاست
دوری بین منــــو تــــو، دوری مـــاهی و دریـــاست
اما افســـــــــــوس تو رو خواســـتن، دیگه دیره
ولی افسوس به نخواستن دلم آروم نمی گیره
هنـــوزم چشــمـای تو، مثــل شبــای پُرسِتارَه ست
هنوزم دیـــــــدن تـــو، برام مثــل عمــــر دوباره ست
هنوزم وقتـی می خندی، دلــم از شادی می لرزه
هنوزم بـــــا تو نشـســــتن، به همه دنیا می ارزه
آرزو داشتم قطره اشکی بودم که در کنار چشمت متولد میشدم ، بر روی گونه ات می غلطیدم و در کنار قلبت می مردم
خودم با خودم آشتی میکنم
خودم با خودم هی بهم میزنم
من اونقدر تنها شدم بعدِ تو
که با سایه ام اینجا قدم میزنم
بدون بهونه بدون دلیل
برای خودم عطر و گل میخرم
مثله آدمایی که دیوونن
صدات میکنم اسمتو میبرم
ته تنهایی همینجاست که میگن
این همون آخر دنیاست که میگن
-
خودم با خودم زندگی میکنم
خودم میگم و هی خودم میشنوم
دلم خیلی از دست دنیا پُره
صدای تورو دیگه کم میشنوم
خودم با خودم درددل میکنم
تا از گریه از غصه خوابم بره
میدونم نمیفهمی تو این اتاق
چقدر زندگی بی تو سخت میگذره
ته تنهایی همینجاست که میگن
این همون آخر دنیاست که میگن