1.زنده بودن را به بیداری بگذرانیم که سالها به اجبار خواهیم خفت .
2. ترجیح میدهم با کفشهایم در خیابان راه بروم و به خدا فکرکنم تا این که در مسجد بشینم و به کفشهایم فکر کنم.
3. آنجا که چشمان مشتاقی برای انسانی اشک می ریزد،زندگی به رنج کشیدنش می ارزد.
4. خدایا تقدیر مرا خیر بنویس آنگونه که آنچه را تو دیر می خواهی من زود نخواهم و آنچه را تو زود می خواهی من دیر نخواهم.
5. برایت دعا می کنم که ای کاش خدا از تو بگیردهر آنچه را که خدا را از تو می گیرد.
6. اگر قادر نیستی خود را بالا ببری همانند سیب باش تا با افتادنت اندیشهای را بالا ببری.
7. سرمایه های هر دلی حرف هایی است که برای نگفتن دارد.
8.من
رقص دختران هندی را بیشتر از نماز پدر و مادرم دوست دارم. چون آنها از روی
عشق و علاقه می رقصند ولی پدر و مادرم از روی عادت نماز می خوانند .
9.به سه چیز تکیه نکن، غرور، دروغ و عشق. آدم با غرور می تازد، با دروغ می بازد و با عشق می میرد.
10.اگر تنهاترین تنها شوم باز خدا هست او جانشین همه نداشتن هاست.
11.عاقلانه ازدواج کن تا عاشقانه زندگی کنی .
12.اگر
مثل گاو گنده باشی،میدوشنت، اگر مثل خر قوی باشی،بارت می کنند، اگر مثل
اسب دونده باشی،سوارت می شوند.... فقط از فهمیدن تو می ترسند
13.آن روز که همه به دنبال چشم زیبا هستند، تو به دنبال نگاه زیبا باش
14.هر
لحظه حرفی در ما زاده میشود ،هر لحظه دردی سر بر میدارد و هر لحظه نیازی
از اعماق مجهول روح پنهان و رنجور ما جوش میکند این ها بر سینه میریزند و
راه فراری نمییابند
مگر این قفس کوچک استخوانی گنجایشاش چه اندازه است؟
15.«کلاس
پنجم که بودم پسر درشت هیکلی در ته کلاس ما می نشست که برای من مظهر تمام
چیزهای چندش آور بود ،آن هم به سه دلیل ؛ اول آنکه کچل بود، دوم اینکه
سیگار می کشید و سوم - که از همه تهوع آور بود- اینکه در آن سن و سال، زن
داشت. !... چند سالی گذشت یک روز که با همسرم ازخیابان می گذشتیم ،آن پسر
قوی هیکل ته کلاس را دیدم در حالیکه خودم زن داشتم ،سیگار می کشیدم و کچل
شده بودم
16.هر کس آنچنان می میرد که زندگی می کند
آنجا که چشمان مشتاقی برای انسانی اشک می ریزد،زندگی به رنج کشیدنش می ارزد.
مرد بزرگی بود