تــا بــی نهایت

شعر . موزیک . عکس و کلی مطالب عاشقانه

تــا بــی نهایت

شعر . موزیک . عکس و کلی مطالب عاشقانه

نــقاشــــی عشق

گفتمش نقـاش را نقشـی بکش از زنــدگی *** با قلــم نقش حبـابـی بر لب دریــا کشیـد

گفتمش چون می کشی تصویر مردان خدا *** تک درختـی در بیابــان یکه و تنهـا کشیـد

گفتمش نامردمـان این زمـان را نقش کن*** عکس یک خنجر زپشت سر پی مولا کشیـد

گفتمش راهی بکش کان ره رساند مقصدم*** راه عشـق و عاشقی و مستی و نجـوا کشیـد

گفتمش تصویری از لیلی و مجنون را بکش***عکس حیـدر در کنار حضرت زهـرا کشیـد

گفتمش بر روی کاغذ عشق را تصویر کن*** در بیـابـــان بلا تصویــری از سقــا کشیـد

گفتمش از غربت و مظلومی و محنت بکش*** فکـر کرد و چار قبــر خاکی از طـه کشیـد

گفتمش سختی و درد و آه گشتـه حاصلم*** گریـه کرد آهی کشید و زینب کبری کشیـد

گفتمش درد دلم را با که گویم ای رفیـق*** عکس مهدی را کشید و به چه بس زیبا کشید

گفتمش ترسیم کن تصویری از روی حسین*** گفت این یک را ببایـد خالــق یکتـا کشیـد


نظرات 1 + ارسال نظر
تنهایی ام شنبه 27 آذر‌ماه سال 1389 ساعت 15:34

زیبا زیبا زیبا مرسی عزیزم

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد