تــا بــی نهایت

شعر . موزیک . عکس و کلی مطالب عاشقانه

تــا بــی نهایت

شعر . موزیک . عکس و کلی مطالب عاشقانه

فقط گریه...!

هر روز عــاشـــق تر شدیم تو عشـــق خاکــستر شدیم
ساختیــم ولـی به آرزومون نــرسیدیــم
فقط گریـه فقط عـذاب صدتا سـوال بـی جـواب
نه من نه تو از عاشـقی خیـری ندیدیــم 

 

نظرات 4 + ارسال نظر
علیرضا یکشنبه 4 مهر‌ماه سال 1389 ساعت 00:48

مرسی

kami-tamtam یکشنبه 4 مهر‌ماه سال 1389 ساعت 19:24 http://kami-tamtam.blogfa.com/

دست ها بالا بود
هر کس سهم خودش را طلبید
سهم هر کس که رسید
داغ تر از دل ما بود
نوبت من که رسید
سهم من یخ زده بود
سهم من چیست مگر
یک پاسخ
پاسخ یک حسرت
سهم من کوچک بود
قد انگشتانم
عمق آن وسعت داشت
وسعتی تا ته دلتنگی ها
شاید از وسعت آن بود که بی پاسخ ماند...!

mahsajo0o0n دوشنبه 5 مهر‌ماه سال 1389 ساعت 13:57

پاهایت سست میشوند،کُند میشوند،سنگ میشوند،می ایستی و نگاه میکنی...نگاه خیس من است که پـیچـیده به زانوهایت...

تنهایی ام دوشنبه 12 مهر‌ماه سال 1389 ساعت 17:09

عالی بود ممنون داداش

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد